avaava، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره
وبلاگم:)وبلاگم:)، تا این لحظه: 13 سال و 19 روز سن داره
نوشتن خودم توی وبلاگم^^نوشتن خودم توی وبلاگم^^، تا این لحظه: 3 سال و 30 روز سن داره
طوطی ام طلا 💛طوطی ام طلا 💛، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره
🖤بلینک شدنم💗🖤بلینک شدنم💗، تا این لحظه: 3 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره
💜آرمی شدنم💜💜آرمی شدنم💜، تا این لحظه: 3 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره
💗فوراور شدنم💟💗فوراور شدنم💟، تا این لحظه: 3 سال و 19 روز سن داره
💙مای شدنم💜💙مای شدنم💜، تا این لحظه: 3 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره
💛مومو شدنم💜💛مومو شدنم💜، تا این لحظه: 2 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره
🖤نورلند شدنم💜🖤نورلند شدنم💜، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره
💗Friendship With Lisa💜💗Friendship With Lisa💜، تا این لحظه: 2 سال و 9 ماه سن داره
🤍آی آر تروپر شدنم💙🤍آی آر تروپر شدنم💙، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره
💙Friendship with Nasrin💛💙Friendship with Nasrin💛، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره
🖤اوربیت شدنم🤍🖤اوربیت شدنم🤍، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره
❤Friendship with Bahar💛❤Friendship with Bahar💛، تا این لحظه: 2 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره
💜Friendship with Sana❤💜Friendship with Sana❤، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره
Creative destructionCreative destruction، تا این لحظه: 2 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره
JinHeeJinHee، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره
هتل هایدویهتل هایدوی، تا این لحظه: 1 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره
🤍آلفا شدنم💙🤍آلفا شدنم💙، تا این لحظه: 11 ماه و 29 روز سن داره

Avas memories

(:

روز مادر

  دختر عزیزم   چه کادو و هدیه ایی بهتر از اینکه بی دلیل و بی منت مرا می بوسی ... بی بهانه خودت رو در آغوشم رها میکنی ... هنگام خوابیدنت دستم رو می گیری و می خوابی .... وقتی بهت می گم به چشمام نگاه کن نگاه مهربون و معجزه وارت را به من هدیه می دهی .... نیمه شب سراسیمه از خواب پریشانی که نمی د انم چه بوده و قلب کوچکت را لرزانده بیدار می شوی و مرا صدا می کنی و در اغوشم دوباره ارام می گیری ... همین برای من کافیست ..... این همه عشق و محبت... دیگه چه چیزی میتونم ازت بخوام ... جون من ،عمر من ،عشششق تمام نشدنی من، ممنون ، ممنون که من را به واسطه وجودت مادر کردی .... هدیه اسمانی م هزار ...
15 ارديبهشت 1392

یک روز به نسبت خوب

 یک شنبه 22 بهمن بود و ما شیراز بودیم یعنی روز قبلش بابایی مارو آوردن شیراز و خودش میخواست برگرده. جواد (پسرعمه من) پنج شنبه باصبا جون نامزدی کرده بود و با بچه ها قرار گذاشته بودن امروزو برن باغ .   دختر گلم اول بهت بگم که منظورم از بچه ها اکیپ دوستامونه که قبل از ازدواج باهم دوست بودیم و هستیم و شما یه عالمه عمو و خاله این مدلی داری البته بعداز تولدشما ما زیاد نتونستیم باهاشون بریم بیرون ولی الان که دیگه بزرگ و خانوم شدی میتونیم تلافی کنیم. خب عزیزم اینبار هم من تصمیم نداشتم برم آخه بابایی گفت من نمیام و میخوام برگردم بوشهر منم گفتم خب بدون بابایی برام سخت که اونجا شمارو نگه دارم پس نمیرم .خاله مریم حاضر شده بود و عمو ع...
6 اسفند 1391

دنیای واژگان آوا (4)

 عشقم الان دیگه یک سال و نیمگی رو پشت سرگذاشته و وارد نوزدهمین ماه زندگیش شده عشق کتابه و تمام شعرهایی که براش میخونم و بلده یعنی یه تکه من میخونم و اونم بقیه رو میگه نفس مامان خوب بلبل زبونی میکنه ولی من اینجا میخوام کلمه هایی رو براش لیست کنم که غلط پیلیت و نصفه نیمه تحویلمون میده آبا .................. آوا آگا ................. بغل آگا کنیم ........... نگاه کنیم آخا ................ قاشق شی شی ........ شیشه هِیا ................ هورا خا ................. خیار گوجِش ............ گوجه کانی ............. ماکارونی کاه ............... کلاه اِتاخظ ............. خداحافظ لالالالایی ...........
20 بهمن 1391

آوا و عکس

آوا در حال کتاب خوندن آوا در حال تا کردن لباسهاش آوا خواب آلو آوا پیکاسو آوا و داداشی (پسردایی ارسلان)     جمعه 3/15 بامداد 91/11/20 ...
20 بهمن 1391

18 ماهگیییییییییی

  عزیزدل مامان,خوشکل مامان,شیطونک مامان فردا واکسن داره , واکسن 18 ماهگی , اندکی نگرانم آخه برا 6 ماهگی خیلی اذیت شدوهمه میگن که 18 ماهگی خیلییییییییی سخته ایشالا که اذیت نشه گل مامان تازه باباش هم داره میاد شیرازکه فردا باهم ببریم واکسنش و بزنیم آخه ما به خاطر امتحانای بابایی شیرازیم   خب از این روزای وروجک خانوم بگم . . . عزیزدل مامان,خوشکل مامان,شیطونک مامان فردا واکسن داره , واکسن 18 ماهگی  , اندکی نگرانم آخه برا 6 ماهگی خیلی اذیت شدوهمه میگن که 18 ماهگی خیلییییییییی سخته ایشالا که اذیت نشه گل مامان تازه باباش هم داره میاد شیرازکه فردا باهم ببریم واکسنش و بزنیم آخه ما به خاطر امتحانای بابایی شیرازیم   ...
3 بهمن 1391

دلنوشته های مامان

  زمان در حال گذره خیلییییییییی تندوسریع بدون اینکه بتونی متوقفش کنی.بدون اینکه بتونی حتی ثانیه ای اون و به عقب برگردونی. روزها و ثانیه ها پشت سرهم میان و میرن.وقتی به عقب نگاه میکنم باور نمیکنم 5سالگی_6سالگی_دبستان_جشن تکلیف_امتحان نهایی_راهنمایی_دبیرستان_انتخاب رشته_پیش دانشگاهی_کنکور_دانشگاه_جشن فارغ التحصیلی_کار و . . . زمان در حال گذره خیلییییییییی تندوسریع بدون اینکه بتونی متوقفش کنی.بدون اینکه بتونی حتی ثانیه ای اون و به عقب برگردونی. روزها و ثانیه ها پشت سرهم میان و میرن.وقتی به عقب نگاه میکنم باور نمیکنم 5سالگی_6سالگی_دبستان_جشن تکلیف_امتحان نهایی_راهنمایی_دبیرستان_انتخاب رشته_پیش دانشگاهی_کنکور_دانشگاه_جشن فارغ ال...
30 دی 1391

دنیای واژگان آوا (3)

  آوا خانوم ما شده مثل یه طوطی خوشمزه هرچی بگیم سعی میکنه تکرار کنه شیرین زیون مامان. من و بابا خیلی خیلی دوست داریم فدات بشم ممممممممن این بعضی از چیزایی هست که آوا خانوم توی این چند ماه اخیر گفته   مامان یا مامانش ........... مامان بابا یا باباش ................. بابا داداشی یا اَسَلان ......... به پسردایی ارسلان میگه آجون ......................... آقا جون ما جون ....................... مامان جون     دایی .......................... دایی وحید خایی ......................... خاله مَیَم ........................... خاله مریم عمی ......................... عمه که به فرناز و عاطفه میگ...
16 دی 1391

آوا خانوم در آستانه 18ماهگی

  نزدیک به 17 ماهه که ما داریم با یه فرشته کوچولوی ناز و دوست داشتنی زندگی میکنیم. فرشته ای که روز به روز بزرگترمیشه و چیزای جدیدی یاد میگیره و ما با دیدنش بیشتر و بیشتر شکرگذار خدا میشیم.   حالا از نازگلم بگم. . .   نزدیک به 17 ماهه که ما داریم با یه فرشته کوچولوی ناز و دوست داشتنی زندگی میکنیم. فرشته ای که روز به روز بزرگترمیشه و چیزای جدیدی یاد میگیره و ما با دیدنش بیشتر و بیشتر شکرگذار خدا میشیم. حالا از نازگلم بگم. . .  آوا خانوم ما یه پارچه خانوم شده البته یه خانوم کوچولوی دوست داشتنی وشیطون و بازیگوش و البته باهوش عزیزکم عاشق کتاب خوندنه و کتابا رو برام میاره و ازم میخواد براش بخونم.بعضی...
22 آذر 1391

دنیای واژگان آوا (2)

  - گریه میگه                          آوا:  مو مو - سگ (هاپو) میگه                آوا:  هاپ هاپ - ببعی میگه                        آوا:  بع بع - گاو میگه                           آوا:  ما ما - الاغ میگه                           آوا:  عر عر - گنجشکه میگه       &nbs...
12 مهر 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به Avas memories می باشد