18 ماهگیییییییییی
عزیزدل مامان,خوشکل مامان,شیطونک مامان فردا واکسن داره , واکسن 18 ماهگی , اندکی نگرانم آخه برا 6 ماهگی خیلی اذیت شدوهمه میگن که 18 ماهگی خیلییییییییی سختهایشالا که اذیت نشه گل مامان
تازه باباش هم داره میاد شیرازکه فردا باهم ببریم واکسنش و بزنیم آخه ما به خاطر امتحانای بابایی شیرازیم
خب از این روزای وروجک خانوم بگم . . .
عزیزدل مامان,خوشکل مامان,شیطونک مامان فردا واکسن داره , واکسن 18 ماهگی , اندکی نگرانم آخه برا 6 ماهگی خیلی اذیت شدوهمه میگن که 18 ماهگی خیلییییییییی سختهایشالا که اذیت نشه گل مامان
تازه باباش هم داره میاد شیرازکه فردا باهم ببریم واکسنش و بزنیم آخه ما به خاطر امتحانای بابایی شیرازیم
خب از این روزای وروجک خانوم بگم . . .
دخترخانوم مامان یه گولوله نمک شده و حسابی شیطونی میکنه
از نماز خوندن و نی نای نای کردن و شعر خوندن و ......
بله دخترگلم تا میبینه یه نفرنمازمیخونه بدوبدو میره پیشش و نمازمیخونه حالا چه جوری!!دراز میکشه و لپش و میزاره روی مهر,بعضی وقتا هم مقنعه نمازی مامان جونش و هم برمیداره و میگه سرکنم بعد نماز میخونه بعضی مواقع هم لباش و به هم میزنه یعنی منم دارم یه چیزایی میخونم قربونش برم
نی نای نای هم که جای خود داره غیراز اینکه با آهنگ میرقصه وقتی چیزی هم میزنیم یا رنده میکنیم یا صداهای اینچنینی اونم باهاش میرقصه تازگی هم میگه بزنید حالا با کاسه , قوطی و ...تا برقصه
عاشق ارسلانه یعنی همینکه ارسلان بیاد پیشش ولش نمیکنه بدو بدو میره سراغ اسباب بازیها و میگه بیشین و میشینه بازی میکنه و کاری به کار هیچکس هم نداره
وقتی میخواد بازی کنه یا میبرمش سر کمدش معمولا کتابهاش و نقاشی کردن و به اسباب بازیهاش ترجیه میده عاشق این دوتا کاره هی کتاب هم بهم میده و میگه بوخون بوخون
در ضمن چیزی که هست من سعی کردم بهم وابسته نباشه ولی فکر میکنم توی 2-3 هفته اخیر خیلی بهم وابسته شده نمیدونم به خاطر اینه که همیشه پیشش هستم!یعنی با اینکه الان خونه مامان ایناهستم و بالاخره یکی همیشه پیشش هست به محض اینکه جلو چشماش نباشه مامان مامان میکنه و دنبالم میگرده نمیدونم اقتضای سنش هست یانه
میبینید اینقدرهم دیر به دیر میرسم وبلاگش و آپ کنم به خاطر اینه که وروجک خانوم نمیزاره دست به لپ تاپ بزنم به محض اینکه دستم ببینه بدو بدو میاد ازم میگیره و میگه آبا آبا یعنی فیلم آوا رو بزار برام و همچین میزاره جلوش و صفحه رو تنظیم میکنه و رو صفحه کلید میزنه انگار خودش یه پا خانوم مهندسه درمورد موبایل و دوربین هم همینه همش باید فیلم خودش و بزاره و ببینه دخترم حسابی خودشیفته شده فداش بشم
خوب یادگرفته حرف بزنه و شعربخونه اگرم شعر و نتونه ادا کنه ریتم و آهنگش و میزنه شعرایی مثل: ما گلیم ما سنبلیم که دستاش و باز و بسته میکنه وقتی میرسه به باز میشیم بسته میشیم وخودش اینور و اونور میکنه وقتی میرسه به اینوری میشیم اونوری میشیم البته میگه اینجور میشیم اینجوری میشیم ویاشعر اتل متل توتوله که خودش یه چیزایی میخونه وعموزنجیر باف و یاچشم چشم دوابرو که رو کاغذ نقاشیش میکنه
وروجک خانوم یه کم نترس هم شده و خودش از صندلی ,میز و هرجا باشه با اعتماد به نفس میخواد بیاد پایین
وقتی میخواد غذا بخوره میگه آخا آخا یعنی یه قاشق دیگه هم باید بیارم بدم دست خانوم خانوما که بزنه تو غذاش تا من بتونم غذاش و بهش بدم و هرچیزی هم که پیشش باشه مثل عروسک یا اسباب بازیهاش اونا رو هم میگیره و میگه بخور بخور یعنی اول به اونا بده بخورن
درطول روز خیلیییییییییییییی شیر خوردنت کم شده یعنی در واقع میشه گفت شاید یکی دوبار بیشتر غذا میخوری خداروشکر فقط شبا که اونم بعضی وقتا که مشکلی نداشته باشی و شکمت سیر باشه بیدار نمیشی برا شیر که البته کم پیش میاد
وایییی یادم رفت از اوضاع دندونای لنگه به لنگت بگم.تا وقتی 7تا داشت که نوشتم الان شده10 تا یعنی دندونای جلویی پایین بالاخره از 3 تا داره میشه 4تا و دوتا هم آسیابی پایین یعنی بعد از دندون نیش هم دراومده البته دندون نیشات هنوز در نیومده ها
دختر نازم خیلیییییییییییییییییییییی دوست داریم هم من و هم بابایی
سه شنبه 91/11/3