دلنوشته های مامان
دلنوشته های مامان
زمان در حال گذره خیلییییییییی تندوسریع بدون اینکه بتونی متوقفش کنی.بدون اینکه بتونی حتی ثانیه ای اون و به عقب برگردونی.
روزها و ثانیه ها پشت سرهم میان و میرن.وقتی به عقب نگاه میکنم باور نمیکنم
5سالگی_6سالگی_دبستان_جشن تکلیف_امتحان نهایی_راهنمایی_دبیرستان_انتخاب رشته_پیش دانشگاهی_کنکور_دانشگاه_جشن فارغ التحصیلی_کار
و . . .
زمان در حال گذره خیلییییییییی تندوسریع بدون اینکه بتونی متوقفش کنی.بدون اینکه بتونی حتی ثانیه ای اون و به عقب برگردونی.
روزها و ثانیه ها پشت سرهم میان و میرن.وقتی به عقب نگاه میکنم باور نمیکنم
5سالگی_6سالگی_دبستان_جشن تکلیف_امتحان نهایی_راهنمایی_دبیرستان_انتخاب رشته_پیش دانشگاهی_کنکور_دانشگاه_جشن فارغ التحصیلی_کار
و . . .
عشق_ازدواج و تولد گل دخترم
میبینی تمام این سالها گذشته و دلم برای لحظه لحظه هاش تنگ شده حتی لحظه هایی که فکر میکردم دوسشون ندارم و دوست دارم زودتر بگذرن.دلم برای تک تک دوستایی که توی این دوران داشتم تنگ شده امیدوارم هرکدوم هرجا که هستن شاد و موفق باشن
اینا رو گفتم برای خودم برای اینکه متوجه بشم و قدر تمام لحظات زندگیم و بدونم . تمام این لحظاتی که در کنار خونواده و دوستام و همسر و دخترم دارم.
دخترم.......
چه کلمه شیرین و البته پرمسئولیتی.
یعنی این منم که الان لایق مادر شدن شدم! این منم که باید از این هدیه خدا به خوبی مراقبت کنم! این منم که الان باید برای یه نفر دیگه الگو باشم و تکیه گاهش باشم همونجوری که مامانم برای من بوده وهست!
آره منم منم منم
پس خداجون کمکم کن
همیشه شکرگذار تو و نعمتهات باشم
کمکم کن بتونم یه مامان خوب برا دخترم و یه همسرخوب برا شوهرم باشم و هیچ کوتاهی در قبال همسرم و دخترم نکنم
کمکم کن در برابر شیطنتها و کنجکاویهای خانوم کوچولو صبورتر باشم . آخه این فرشته ها هیچ گناهی ندارن دوست دارن همه چیز و تجربه و کشف کنن و ما کم تحمل
کمکم کن تا مامان و بابام همیشه ازم راضی باشن
کمکم کن هیچکس و با اختیار و یا بی اختیار آزرده نکنم
و همیشه و همیشه و همیشه مراقب دخترم باش
جمعه 91/10/29
