شب یلدا
سلام دختر عزیزم
دیشب شب یلدا بود و ما خونهی آقاجونت؛ شیراز بودیم. همه اومده بودند. دایی وحید، عمه اعظم، عمو مهدی و خاله فاطمه و ... شیدا و شکیبا هم بودند. خلاصه همه جمع بودند. ولی شما یه کم ناآروم بودید. نمی دونم چرا ولی .... مامانیت یه کم اذیت شد.
به هر حال اونشب گذشت و چون شما ناآروم بودی 2 تا عکس بیشتر ازت نگرفتیم که در ادامه مطلب گذاشتم.
ایشالله شبهای یلدای سالهای دیگه خوش اخلاق و خندون باشی تا کلی عکس ازت بگیریم و به همه خوش بگذره. [آمین]
سلام دختر عزیزم
دیشب شب یلدا بود و ما خونهی آقاجونت؛ شیراز بودیم. همه اومده بودند. دایی وحید، عمه اعظم، عمو مهدی و خاله فاطمه و ... شیدا و شکیبا هم بودند. خلاصه همه جمع بودند. ولی شما یه کم ناآروم بودید. نمی دونم چرا ولی .... مامانیت یه کم اذیت شد.
به هر حال اونشب گذشت و چون شما ناآروم بودی 2 تا عکس بیشتر ازت نگرفتیم که در ادامه مطلب گذاشتم.
ایشالله شبهای یلدای سالهای دیگه خوش اخلاق و خندون باشی تا کلی عکس ازت بگیریم و به همه خوش بگذره. [آمین]