avaava، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره
وبلاگم:)وبلاگم:)، تا این لحظه: 13 سال و 20 روز سن داره
نوشتن خودم توی وبلاگم^^نوشتن خودم توی وبلاگم^^، تا این لحظه: 3 سال و 1 ماه سن داره
طوطی ام طلا 💛طوطی ام طلا 💛، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره
🖤بلینک شدنم💗🖤بلینک شدنم💗، تا این لحظه: 3 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره
💜آرمی شدنم💜💜آرمی شدنم💜، تا این لحظه: 3 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره
💗فوراور شدنم💟💗فوراور شدنم💟، تا این لحظه: 3 سال و 20 روز سن داره
💙مای شدنم💜💙مای شدنم💜، تا این لحظه: 3 سال و 4 ماه سن داره
💛مومو شدنم💜💛مومو شدنم💜، تا این لحظه: 2 سال و 11 ماه سن داره
🖤نورلند شدنم💜🖤نورلند شدنم💜، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره
💗Friendship With Lisa💜💗Friendship With Lisa💜، تا این لحظه: 2 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره
🤍آی آر تروپر شدنم💙🤍آی آر تروپر شدنم💙، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره
💙Friendship with Nasrin💛💙Friendship with Nasrin💛، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره
🖤اوربیت شدنم🤍🖤اوربیت شدنم🤍، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره
❤Friendship with Bahar💛❤Friendship with Bahar💛، تا این لحظه: 2 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره
💜Friendship with Sana❤💜Friendship with Sana❤، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره
Creative destructionCreative destruction، تا این لحظه: 2 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره
JinHeeJinHee، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره
هتل هایدویهتل هایدوی، تا این لحظه: 1 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره
🤍آلفا شدنم💙🤍آلفا شدنم💙، تا این لحظه: 11 ماه و 30 روز سن داره

Avas memories

(:

شب یلدا

1390/10/1 19:01
نویسنده : Ava
631 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر عزیزم
دیشب شب یلدا بود و ما خونه‌ی آقاجونت؛ شیراز بودیم. همه اومده بودند. دایی وحید، عمه اعظم، عمو مهدی و خاله فاطمه و ... شیدا و شکیبا هم بودند. خلاصه همه جمع بودند. ولی شما یه کم ناآروم بودید. نمی دونم چرا ولی .... مامانیت یه کم اذیت شد. منتظر
به هر حال اونشب گذشت و چون شما ناآروم بودی 2 تا عکس بیشتر ازت نگرفتیم که در ادامه مطلب گذاشتم.
ایشالله شب‌های یلدای سال‌های دیگه خوش اخلاق و خندون باشی تا کلی عکس ازت بگیریم و به همه خوش بگذره. [آمین]

سلام دختر عزیزم
دیشب شب یلدا بود و ما خونه‌ی آقاجونت؛ شیراز بودیم. همه اومده بودند. دایی وحید، عمه اعظم، عمو مهدی و خاله فاطمه و ... شیدا و شکیبا هم بودند. خلاصه همه جمع بودند. ولی شما یه کم ناآروم بودید. نمی دونم چرا ولی .... مامانیت یه کم اذیت شد. منتظر
به هر حال اونشب گذشت و چون شما ناآروم بودی 2 تا عکس بیشتر ازت نگرفتیم که در ادامه مطلب گذاشتم.
ایشالله شب‌های یلدای سال‌های دیگه خوش اخلاق و خندون باشی تا کلی عکس ازت بگیریم و به همه خوش بگذره. [آمین]

عکس خوشگل از آواخانوم در شب یلدا
آوا خانوم و یکی از هندونه‌های شب یلدا

پسندها (1)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به Avas memories می باشد