avaava، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره
وبلاگم:)وبلاگم:)، تا این لحظه: 13 سال و 13 روز سن داره
نوشتن خودم توی وبلاگم^^نوشتن خودم توی وبلاگم^^، تا این لحظه: 3 سال و 24 روز سن داره
طوطی ام طلا 💛طوطی ام طلا 💛، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره
🖤بلینک شدنم💗🖤بلینک شدنم💗، تا این لحظه: 3 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره
💜آرمی شدنم💜💜آرمی شدنم💜، تا این لحظه: 3 سال و 4 ماه و 18 روز سن داره
💗فوراور شدنم💟💗فوراور شدنم💟، تا این لحظه: 3 سال و 13 روز سن داره
💙مای شدنم💜💙مای شدنم💜، تا این لحظه: 3 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره
💛مومو شدنم💜💛مومو شدنم💜، تا این لحظه: 2 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره
🖤نورلند شدنم💜🖤نورلند شدنم💜، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره
💗Friendship With Lisa💜💗Friendship With Lisa💜، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره
🤍آی آر تروپر شدنم💙🤍آی آر تروپر شدنم💙، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره
💙Friendship with Nasrin💛💙Friendship with Nasrin💛، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره
🖤اوربیت شدنم🤍🖤اوربیت شدنم🤍، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره
❤Friendship with Bahar💛❤Friendship with Bahar💛، تا این لحظه: 2 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره
💜Friendship with Sana❤💜Friendship with Sana❤، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره
Creative destructionCreative destruction، تا این لحظه: 2 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره
JinHeeJinHee، تا این لحظه: 2 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره
هتل هایدویهتل هایدوی، تا این لحظه: 1 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره
🤍آلفا شدنم💙🤍آلفا شدنم💙، تا این لحظه: 11 ماه و 23 روز سن داره

Avas memories

(:

قدمی با دخترم (1)

  عزیزم میخوام از آرد بازی که باهم انجام دادیم عکس بزارم و چون عکسا زیاده میریم باهم در ادامه مطلب ... رفتیم تو حیاط خونه آقاجون و یه ظرف آرد گذاشتم جلوت میدونی اولین کاری که کردی چی بود؟؟؟ اینکه آردها رو چشیدی قربونت برم من بعد تمام صورت و موهات و آردی کردی بعد که حسابی ازشون خوردی و دیدی مزه اش خیلی تعریفی نداره باهاش بازی کردی بعد نوبت به خالی کردن ظرف رسید بعد آرد و با کمی آب خمیر کردم اول خیلی بدت امد ولی بعد کمی با خمیرها هم بازی کردی توی عکسهای بالا شما 13 ماهه هستی ...
16 مهر 1392

بادبادک (1)

من دلم میخواهدخانه ای داشته باشم پردوست بردرش برگ گلی میکوبم روی آن با قلم سبز بهار مینویسم: خانه دوستی ما اینجاست   تا که سهراب نپرسد دیگر خانه دوست کجاست ________________________________________________________________________ و اما جریان بادبادک چیست؟ دخترم چندماهه بود که به این فکر افتادم توی این جامعه ای که بچه ها همبازی ندارن و با تعداد کمی از افراد درتماس هستند و تمام زندگیها ماشینی شدن و تمام سرگرمی بچه ها شده نشستن توی چهاردیواری خونه ها و تماشای تلویزیون و بازی با کامپیوتر و لپ تاپ و موبایل و آی پد و پلی استیشن و... چه کاری میتونم برا دخترم انجام بدم که هرچه کمتر به این سمت و سو کشید...
14 مهر 1392

شیرین زبون (1)

عزیز من این روزها حرفایی میزنه که من از شنیدنشون خیلیییییییییی لذت میبرم.حرفهایی که مثل آب زلاله حرفهایی که از دل کوچیک ولی دریاییش میاد . دوست دارم مامانی از آنجایی که حافظه من یاری نمیکنه عاشقانه های دخترم و به خاطر بسپارم تصمیم گرفتم پست های شیرین زبون و به وبلاگش اضافه کنم    مامان : عشق من کیه؟ آوا : آوا مامان : نفس من کیه؟ آوا : آوا مامان : عمرمن کیه؟ آوا : آوا . . . مامان : عشق من میشی؟ آوا : نه،من کوچیکم ، بزار بزرگ بشم بعد عشقت میشم مامان :  یک شنبه 92/7/14 ...
14 مهر 1392

تولد 2 سالگی

 فرشته من 2 ساله شدی 2ساله که قدم به قدم و لحظه به لحظه و ثانیه به ثانیه با همیم البته بدون در نظر گرفتن 9 ماهی که وجودت درون من بود . عزیزم تو شایسته بهترینها هستی . امسال روز تولدت متاسفانه بابا بوشهر بود و ما شیراز و نتونست کنارمون باشه ماهم این روز قشنگ رو با آقا جون و مامان جون و خاله ویدا و خاله مریم و دایی و زن دایی و ارسلان جشن گرفتیم. البته تعدادی مهمان ناخوانده هم داشتیم که از حضورشون خوشحال هم شدیم.(خانم نقی زاده به همراه خاله مونا -بردیا-مبینا-مبین-خاله هانیه-مریم ) عزیزم 2 ساله شدنت مبارک  مابقی عکسها ادامه مطلب:   دوست دارم خیلییییییییییییییییییییییییی زیاد ...
10 مهر 1392

تولد تو

آوا جان: خداوند را شاکرم برای بهترین لحظه ی زندگیم که قابل توصیف نیست . ای بهترین بهانه ی زندگی ، زندگیم  با تو معنا گرفت . همه ی عشق ومهرمادرانه ام نثارت....... تپش قلبم برای توست. دومین بهار زندگیت مبارک ...
10 مهر 1392

دنیای واژگان آوا (5)

 عزیز دلم به خوبی برامون حرف میزنه عاشق بفرمایید گفتناشم هرچیزی به هر کسی میخواد بده خیلی خوشگل میگه بفرمایید وهرچیزی هم که بهش میدیم میگه مرسی   خداخظ ............ خداحافظ عمو مِصا .......... عمو رضا خابیدا ............. خاله ویدا شَبیا .............. شکیبا سوت .............. فوت عمو اَزینا ......... عمو عدنان زَمَ مو .............. زن عمو یک شنبه    92/2/15 ...
21 ارديبهشت 1392

روز مادر

  دختر عزیزم   چه کادو و هدیه ایی بهتر از اینکه بی دلیل و بی منت مرا می بوسی ... بی بهانه خودت رو در آغوشم رها میکنی ... هنگام خوابیدنت دستم رو می گیری و می خوابی .... وقتی بهت می گم به چشمام نگاه کن نگاه مهربون و معجزه وارت را به من هدیه می دهی .... نیمه شب سراسیمه از خواب پریشانی که نمی د انم چه بوده و قلب کوچکت را لرزانده بیدار می شوی و مرا صدا می کنی و در اغوشم دوباره ارام می گیری ... همین برای من کافیست ..... این همه عشق و محبت... دیگه چه چیزی میتونم ازت بخوام ... جون من ،عمر من ،عشششق تمام نشدنی من، ممنون ، ممنون که من را به واسطه وجودت مادر کردی .... هدیه اسمانی م هزار ...
15 ارديبهشت 1392

یک روز به نسبت خوب

 یک شنبه 22 بهمن بود و ما شیراز بودیم یعنی روز قبلش بابایی مارو آوردن شیراز و خودش میخواست برگرده. جواد (پسرعمه من) پنج شنبه باصبا جون نامزدی کرده بود و با بچه ها قرار گذاشته بودن امروزو برن باغ .   دختر گلم اول بهت بگم که منظورم از بچه ها اکیپ دوستامونه که قبل از ازدواج باهم دوست بودیم و هستیم و شما یه عالمه عمو و خاله این مدلی داری البته بعداز تولدشما ما زیاد نتونستیم باهاشون بریم بیرون ولی الان که دیگه بزرگ و خانوم شدی میتونیم تلافی کنیم. خب عزیزم اینبار هم من تصمیم نداشتم برم آخه بابایی گفت من نمیام و میخوام برگردم بوشهر منم گفتم خب بدون بابایی برام سخت که اونجا شمارو نگه دارم پس نمیرم .خاله مریم حاضر شده بود و عمو ع...
6 اسفند 1391

دنیای واژگان آوا (4)

 عشقم الان دیگه یک سال و نیمگی رو پشت سرگذاشته و وارد نوزدهمین ماه زندگیش شده عشق کتابه و تمام شعرهایی که براش میخونم و بلده یعنی یه تکه من میخونم و اونم بقیه رو میگه نفس مامان خوب بلبل زبونی میکنه ولی من اینجا میخوام کلمه هایی رو براش لیست کنم که غلط پیلیت و نصفه نیمه تحویلمون میده آبا .................. آوا آگا ................. بغل آگا کنیم ........... نگاه کنیم آخا ................ قاشق شی شی ........ شیشه هِیا ................ هورا خا ................. خیار گوجِش ............ گوجه کانی ............. ماکارونی کاه ............... کلاه اِتاخظ ............. خداحافظ لالالالایی ...........
20 بهمن 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به Avas memories می باشد