Avas memories

دیشب یعنی شنبه 90/8/7 دومین سالگرد نامزدی من و بابایی بود.  (بابا: 8.8.88) آره گلم دوسال از نامزدی من و بابایی گذشت  و امسال تو درکنارمون هستی فرشته کوچولویی که لحظه های شیرینمون و برامون شیرینتر میکنه و چه زود این دو سال گذشت خداروشکر که الان تو رو کنار خودمون داریم دیشب بابایی ما رو شام بردن رستوران سنتی قوام    من تا حالا نرفته بودم ولی میگن بهترین رستوران بوشهره اونجاشمارو گذاشتیم توی ساک حملت و خدارو صدهزار مرتبه شکر دختر خوب و عاقلی بودی و اصلا گریه نکردی تا ما راحت شاممون و بخوریم قربون تو دختر خوبم برم که اذیتمون نکردی.   من میگو پفکی و بابایی کباب بلدرچین سفارش داد ایشالا سال دیگه توهم میتونی با ما ...

سلام عزیزکم   دختر گلم الان که این مطالبو دارم برات مینویسم 8 ماهه که خدای مهربون تو رو تو دل مامانی جا داده و من   خیلی از این بابت خوشحالم و فقط منتظرم که 2 ماه باقیمانده هم بگذره و تو رو که فرشته کوچولوی من و   باباییت هستی صحیح و سالم تو بغل بگیرم                                                       ...