avaava، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره
وبلاگم:)وبلاگم:)، تا این لحظه: 13 سال و 19 روز سن داره
نوشتن خودم توی وبلاگم^^نوشتن خودم توی وبلاگم^^، تا این لحظه: 3 سال و 30 روز سن داره
طوطی ام طلا 💛طوطی ام طلا 💛، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره
🖤بلینک شدنم💗🖤بلینک شدنم💗، تا این لحظه: 3 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره
💜آرمی شدنم💜💜آرمی شدنم💜، تا این لحظه: 3 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره
💗فوراور شدنم💟💗فوراور شدنم💟، تا این لحظه: 3 سال و 19 روز سن داره
💙مای شدنم💜💙مای شدنم💜، تا این لحظه: 3 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره
💛مومو شدنم💜💛مومو شدنم💜، تا این لحظه: 2 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره
🖤نورلند شدنم💜🖤نورلند شدنم💜، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره
💗Friendship With Lisa💜💗Friendship With Lisa💜، تا این لحظه: 2 سال و 9 ماه سن داره
🤍آی آر تروپر شدنم💙🤍آی آر تروپر شدنم💙، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره
💙Friendship with Nasrin💛💙Friendship with Nasrin💛، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره
🖤اوربیت شدنم🤍🖤اوربیت شدنم🤍، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره
❤Friendship with Bahar💛❤Friendship with Bahar💛، تا این لحظه: 2 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره
💜Friendship with Sana❤💜Friendship with Sana❤، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره
Creative destructionCreative destruction، تا این لحظه: 2 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره
JinHeeJinHee، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره
هتل هایدویهتل هایدوی، تا این لحظه: 1 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره
🤍آلفا شدنم💙🤍آلفا شدنم💙، تا این لحظه: 11 ماه و 29 روز سن داره

Avas memories

(:

شیر خوابیده :)

1392/9/16 14:01
نویسنده : Ava
613 بازدید
اشتراک گذاری

 

عزیز دل مامان دیگه شیر نمیخوره ، دیگه بزرگ شده قلب

مدتها بود که به این موضوع فکرمیکردم که چه جوری میتونم ازشیر بگیرمت خیلی دغدغه داشتم.

عجله داشتم چون دیگه یه جورسرگرمی و وابستگی برات شده بود و از طرفی اگه الان ازت نمیگرفتم به تابستون میخوردیم و میگن تابستون بچه رو از شیر نگیرید و همچنین میخواستم فاصله زمانی مناسب برای گرفتن پستونک وجداکردن جای خواب و از پوشک گرفتن هم داشته باشیم . آخه باید یه فاصله زمانی مناسب بین همه اینا باشه.

 

(بقیه در ادامه مطلب)

عزیز دل مامان دیگه شیر نمیخوره ، دیگه بزرگ شده قلب

مدتها بود که به این موضوع فکرمیکردم که چه جوری میتونم ازشیر بگیرمت خیلی دغدغه داشتم.متفکر

عجله داشتم چون دیگه یه جورسرگرمی و وابستگی برات شده بود و از طرفی اگه الان ازت نمیگرفتم به تابستون میخوردیم و میگن تابستون بچه رو از شیر نگیرید و همچنین میخواستم فاصله زمانی مناسب برای گرفتن پستونک وجداکردن جای خواب و از پوشک گرفتن هم داشته باشیم . آخه باید یه فاصله زمانی مناسب بین همه اینا باشه.

با این اوصاف تصمیم گرفتم در سفر بعدی که میرم شیراز این کارو انجام بدم آخه میدونستم بابایی تحمل بیتابی وگریه کردنات رو نداره. 
ولی یه روز ظهر که بابا خونه نبود تصمیم گرفتم خودم امتحان کنم آخه درطول روز زیاد شیر نمیخوردی غیراز زمان خواب.
روز سه شنبه 10 اردیبهشت بود که از 2 قطعه چسب کمک گرفتم و وقتی خواستی بخوابی و گفتی شیر
من گفتم شیر خوابیده شما هم کمی بیتابی کردی ایراد گرفتی و کنارم غلط زدی و من برات لالایی خوندم و سرت و گرم کردم و آهنگ گنجشک لالا رو برات گذاشتم و بالاخره خوابت برد یه خواب آرومخواب
دیگه شیر روز تمام شد.تادوشب شبا موقع خواب و صبح توی رختخواب هم بهت دادم بعد اون و هم قطع کردم شب که میشد خودت میگفتی شیر خوابیده منم تایید میکردم و تو یه نگاه هم بهش مینداختی و خیالت راحت میشه البته در طول روز هم از حالش خبرمیگرفتیچشمک
2شب هم حدود 4-5صبح توخواب ایراد میگرفتی و میگفتی :شیر بیدار شده یا اینا شیر پیداشده که دلم نمیومد و بهت دادم ولی بعدازاون دیگه شیر درعرض 4-5 روز تعطیل شد.
الان که حدود 12روز میگذره خیلی خوب با این مسئله کنار اومدی .بعضی وقتا هنوز میگی که شیرخوابه و میگی نگاش کنم.بغل
الان دیگه شبا برات قصه میگیم ولالایی میخونم وهمینجور وول میخوری و حرف میزنی وشیطونی میکنی تا خوابت میبره. لالایی هات هم گنجشکک اشی مشی و گنجشک لالا هست.
دوست دارم قدتمام دنیا دردونه منماچ
شنبه 92/2/21
پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به Avas memories می باشد