عزیز دلمون 7 ماهه شد...

آوا خانوم من 7 ماه گذشت.7 ماهه که وجودت گرمی بخش خونه من و بابایی شده

قادر نیستم بیان کنم که چقدر دوستت دارم و از داشتنت احساس غرور میکنم

تو دختر خیلی خوبی هستی و مطمئنم که همینجور هم میمونی

خوشکل خانوم میخوام از روند  کارات برات بگم ولی نمیدونم از کجا شروع کنم

  . . .

آوا خانوم من 7 ماه گذشت.7 ماهه که وجودت گرمی بخش خونه من و بابایی شده

قادر نیستم بیان کنم که چقدر دوستت دارم و از داشتنت احساس غرور میکنم

تو دختر خیلی خوبی هستی و مطمئنم که همینجور هم میمونی

خوشکل خانوم میخوام از روند  کارات برات بگم ولی نمیدونم از کجا شروع کنم

-خب از غذا خوردنت شروع میکنم

عزیزدلم غذا رو خدا روشکر خوب میخوری تا الان بهت سریلاک برنج و سوپ میکس شده و پوره سیب زمینی و هویج دادم که همه رو میخوری از فردا هم میخوام زرده تخم مرغ و بیسکوییت مادر بهت بدم

-خب از خوابت بگم

خوابت خیلی خیلی بهتر از قبل شده میارمت کنار خودم شیر میخوری و غلت میزنی و آواز میخونی تا خوابت ببره اون موقع که خوابت برد میزارمت توی گهوارت اینقدر خوشمزست وقتی پیشم میخوابی

ولی در طول روز کم میخوابی 3 یا 4 بار اونم به زور نیم ساعت

-روروئک سواری

یک ماهی میشه بعضی روزا میزارمت توی روروئکت که بازی کنی البته زمان خیلی کوتاه که خسته نشی و به ستون فقراتت فشار نیاد.دوتا هم روروئک داری یه دونه شیراز خونه مامان جون که مال ارسلان بوده گذاشته براشما یه دونه هم مال خودت

-غلت زدنهات

اینقدر خوشکل غلت میزنی قربونت برم من.یکی دو روز هم هست روی شکم که هستی خودت و اینور و اونور میکشی و دست دراز میکنی تا وسایل و بکشی سمت خودت معلومه کم کم میخوای سینه خیز بری

-صحبت کردنت 

عزیزم بعداز گ گ گ و گییییییخ حالا دیگه دددددد و دادادادا و ب ب ب ب  و بابا رو میگی و یه چیزی دیگه هم میگی شبیه به هاتا یا آتا دقیقا نمیدونم کدومشه

-گریه کردنت

خیلی لوس شدی وقتی گریه میکنی فورا اشکت در میاد 

قربون اون اشکات برم که دل آدم کباب میشه . نمیزاری یه لحظه از دیدت دور بشم اگه بابایی خونه نباشه حتی آب هم نمیزاری برم بخورم همین که بلند میشم میرم گریه میکنی اونم چه گریه ای بیا و ببین.از  امروز تصمیم گرفتم دیگه وقتی بیداری هیچ کاری نکنم چون فقط اعصاب خودم و خورد میکنم و گریه تو در میاد راحت میشینم پیشت غذا هم یه جوری درست میکنم دیگه....

-نشستن

عزیزم حدود 3 هفته پیش که شیراز بودیم خاله نجمه اومد پیشیمون و شما رو نشوند چند ثانیه بدون کمک نشستی ولی به قول خاله نجمه مثل منار جنبون هی اینور و اونور میشدی الان خیلی بهتر میشینی  ولی نمیشه ازت غافل شد

اینم یه عکس همینجوریییییییییییی