23 ماهگی ....
عزیز یکی یک دونه من بازم دیر اومدم برا نوشتن خاطرات شیرین این روزهات من و بازهم ببخش
عشقم ماه شدی ، یه تیکه جواهری خیلی دوست دارم.
اینقدرمهربون وخانومی که نگو.
عاشقتم وقتی میای و بهم میگی مامان دوست دارم ، وقتی بغلم میکنی ، وقتی بوسم میکنی ،
وقتی که داری میخوابی و تا آخرین لحظه میگی مامان و نگام میکنی ، وقتی که دستم و
میگیری و میگی بیا بازی کنیم ،وقتی مثل یه آدم بزرگ بامن هم حرف میشی و گوش میکنی و
جواب میدی، وقتی از دستت ناراحت میشم میای و با لحن ناراحت میگی مامان ببخشید و ...
و خوشحالم به خاطر وجودت
سه شنبه
92/4/18
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی