avaava، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره
وبلاگم:)وبلاگم:)، تا این لحظه: 13 سال و 10 روز سن داره
نوشتن خودم توی وبلاگم^^نوشتن خودم توی وبلاگم^^، تا این لحظه: 3 سال و 21 روز سن داره
طوطی ام طلا 💛طوطی ام طلا 💛، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 1 روز سن داره
🖤بلینک شدنم💗🖤بلینک شدنم💗، تا این لحظه: 3 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره
💜آرمی شدنم💜💜آرمی شدنم💜، تا این لحظه: 3 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره
💗فوراور شدنم💟💗فوراور شدنم💟، تا این لحظه: 3 سال و 10 روز سن داره
💙مای شدنم💜💙مای شدنم💜، تا این لحظه: 3 سال و 3 ماه و 21 روز سن داره
💛مومو شدنم💜💛مومو شدنم💜، تا این لحظه: 2 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره
🖤نورلند شدنم💜🖤نورلند شدنم💜، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره
💗Friendship With Lisa💜💗Friendship With Lisa💜، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره
🤍آی آر تروپر شدنم💙🤍آی آر تروپر شدنم💙، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره
💙Friendship with Nasrin💛💙Friendship with Nasrin💛، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره
🖤اوربیت شدنم🤍🖤اوربیت شدنم🤍، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره
❤Friendship with Bahar💛❤Friendship with Bahar💛، تا این لحظه: 2 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره
💜Friendship with Sana❤💜Friendship with Sana❤، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره
Creative destructionCreative destruction، تا این لحظه: 2 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره
JinHeeJinHee، تا این لحظه: 2 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره
هتل هایدویهتل هایدوی، تا این لحظه: 1 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره
🤍آلفا شدنم💙🤍آلفا شدنم💙، تا این لحظه: 11 ماه و 20 روز سن داره

Avas memories

(:

سلام! خوبین؟ زمان نسبتا زیادی گذشته منم همراه با زمان تغییر کردم زندگیمم تغییر کرده دلم برای دوستام تنگ شده سانا، نسرین، مدی و خیلیای دیگه که قطعا جا نمیشه اسماشونو بنویسم دلم برای اون روزای خوش تنگ شده روزایی که فکر میکردم خیلی دارم سختی میکشم ولی حالا که فکرشو میکنم اون دوران خیلی خوشی بود راستی! یه ماهه رفتم تو 13 سال:> و خب تیزهوشانم قبول شدم و همچی خیلی یهویی شد یمدتم به خاطر اون حالم گرفته بود چون نمیخواستم از محیطی که از مهدکودک توش بودم جدا شم ولی این مانع روهم رد کردم بزارید بیشتر از من جدید بگم هنوز هم مثل قبل عاشق آهنگ و گربه‌ام دلم میخواد از خودم یه آوای جدیدتر بسازم پس تو فکر یسری تغییراتم اتاقم ک...
20 شهريور 1402

بعد از کلی وقت..

سلام! آوا صحبت میکنه یه مدت نیومدم نینی وبلاگ چقدر عوض شده اینجاا خب چخبر خوبین خوشین؟ میخوام خاطرات گذاشتنو دوباره شروع کنم ^~^ بزارین یه توضیح کلی از این چند وقت بگم عید خیلی خوبی داشتم شیراز بودم و خب عیدیم هم گوشی و مانگا بود:] توی عید یکی از اقواممون رو بعد کلی وقت دیدم تازه از استرالیا یکم اومده بودن ایران و خب خیلی خوب بوددد باغ داییم رفتم و اونجا با یه گربه دوست شدم و اسمشو گذاشتم شدو شدو دوتا دوست هم داشت که براشون اسم گذاشتم ولی یادم نمیاد😅 ولی خب تنها کسی که اومد پیشم شدو بود و دوستاش نمیومدن خلاصه کلی بیرون رفتیم از جمله سیرک و بولینگ ازونجایی که جایی که رفتیم بولینگ مال آشنامون بود دو ساعت رایگان بازی کردیم...
3 ارديبهشت 1402

...

خستم دیشب تا ساعت 5 صبح بیدار بودم و با دختر دختر عمه های مامانم(سارا و سما) و دخترعمه مامانم(خاله ژیلا) گل آرایی های عروسی خالم که امشبه رو کامل میکردم صبح زود هم برای عقد خالم بیدار شدم رفتم آرایشگاه تا موهامو درست کنن قسم میخورم اگه کف سرم میتونست تاول میزد سشوارشون خیلی داغ بود  خلاصه... خستم از همه لحاظ اعصاب... روح و روان... دلم میخواد سرمو بکنم تو بالشت و جیغ بزنم:|
18 تير 1401
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به Avas memories می باشد